• صفحه اصلی
  • ابزارهای استراتژی
    • تحلیل محیط کلان
    • ماتریس GE
    • تحلیل زنجیره ارزش
    • ارزیابی موقعیت رقابتی و اقدام استراتژیک
    • استراتژی های توسعه بازار – محصول با استفاده از ماتریس آنسوف
    • تجزیه و تحلیل پرتفولیو با استفاده از ماتریس BCG
    • مدل هفت S مک کینزی
    • چارچوب طراحی استراتژی بر مبنای تحلیل SWOT
    • تحلیل نیروهای رقابتی صنایع – رقبای بالقوه (قسمت اول)
  • مدیریت استراتژیک
    • 10 مکتب استراتژی
    • استراتژی اقیانوس آبی
    • استراتژی های اصلی در سطح شرکت
    • استراتژی وظیفه ای
    • استراتژیهای ثبات
    • استراتژیهای رشد
    • استراتژیهای کاهش
    • عناصر اساسی مدیریت استراتزیک
    • استراتژی اقیانوس آبی
    • مزایای مدیریت استراتژیک
    • هسته محوری مدیریت استراتژیک چیست؟
  • بازاریابی و فروش
    • محرکهای بنیادین در تغییرات بازاریابی
    • الزامات بازاریابی در نسل سوم
    • عناصر سنتی و جدید آمیخته بازاریابی
    • بازاریابی عصبی
    • الگوها و مدل های رفتار مصرف کننده
    • بازاریابی چریکی چیست
    • فلسفه های بازاریابی
    • کاربرد و نحوه عمل بازاریابی ویروسی
    • ماهیت واقعی بازاریابی و کاربردهای آن
    • مشتریان چگونه تصمیم می گیرند؟
  • رشد و پیشرفت شخصی
  • سازمان و مدیریت
  • درباره ما
  • کسب در آمد
  • تماس با ما
۱۰ مکتب  استراتژی
  • تاریح انتشار :۲۰ اسفند ۱۳۹۶

  • خرید DVD این مجموعه

  • اشتراک پست در تلگرام

  • لینک کوتاه
    https://www.bsmo.ir/?p=2009



۱۰ مکتب استراتژی

۱۰ مکتب  استراتژی

مدیریت استراتژیک مانند هر حوزه علمی دیگر به تدریج فرایند  تکاملی را طی کرده است به نحوی که از دهه ۱۹۵۰ مبلادی به ترتیب چهار منظر زیر تسلط بیشتری پیدا کرده است تا اینکه امروزه سازگاری استراتژیک و  معماری آینده از طریق کسب و توسعه مزیت رقابتی و نوآوری پایدار به اولویت  اول مدیریت استراتژیک تبدیل شده است.

  • برنامه ريزي مالي سازمان
  • برنامه ريزي مبتني بر پيش بيني آينده برای دوره های زمانی بیش از یک سال به منظور تداوم رشد های آینده  سازمان
  • برنامه ريزي بلندمدت با  تاكيد بر محيط خارجي (برنامه ريزي استراتژيك)
  • مديريت استراتژيك با تاکید بر ایجاد ، حفظ و توسعه مزيت رقابتي

طی این مدت صاحب نظران استراتژی متاثر از تغییر وتحولات اجتماعی ، اقتصادی ، فناوری و…  رویکردهای متفاوتی بروز داده اند که مینتزبرگ با جمع بندی و تحلیل آنها  ۱۰ مکتب مهم استراتژی را ارایه داده اند که عبارتند از:

مکتب طراحی ، مکتب برنامه ریزی ، مکتب موقعیت یابی ، مکتب کارآفرینی ، مکتب شناختی ، مکتب یادگیری ، مکتب قدرت ، مکتب فرهنگی ، مکتب محیطی ، مکتب شکل گیری

مینتزبرگ این ده مکتب استراتژی را در  سه پارادایم کلی به شرح زیر   دسته بندی نموده است

 

۱- Prescriptive -تجويزي ( پيش تدبيري )

۲- -Descriptiveتوصيفي

۳- تلفيقي

پارادایم تجويزي

این پاردایم شامل نظریات مکاتبی است که شکل گیری استراتژی را حاصل یک فرایند تحلیلی و قاعده مند می داند هسته محوری و جوهره اصلی این پاردایم شناسایی عوامل محیطی و عوامل داخلی و ترسیم ماتریس های تدوین استراتژی ها می باشد

  • تكوين راهبرد را به صورت يك فرايند تحليلي و در قالب دستور العملهاي مشخصي پيشنهاد مي‌كنند
  • جنبه اجرايي و گذشته نگر داشته
  • كمي و ساختار يافته اند
  • شامل مكاتب :

ب پارادایم توصیفی

در یک بیان کلی مکاتب متعلق به این پارادایم معتقدند :

محیط دارای عوامل معتدد با روابط غیرخطی بوده  و از پیچیدگی زیادی برخوردار است و بدلیل ماهیت پویا و تغییرات سریع از سطح عدم اطمینان زیادی برخوردار می باشد و با توجه به این موضوع پارادایم تجویزی را فاقد اثربخشی مناسب جهت پیش بینی واقع بینانه فرصتهای محیطی و بهره بردرای مناسب از آن میداند

این مکاتب نگرش پیش تدبیری در تدوین استراتژی را رد نموده و معتقدند که فرایندهای گام به گام و از پیش تعیین شده نمی توانند سازمان را به استراتژی های اثربخش رهنمون سازند

در این مکاتب چیزی بنام برنامه ر یزی استراتژیک فاقد اعتبار لازم است و به جای آن تدوین استراتژی مناسب در زمان مناسب و اثربخشی آن مورد تاکید فراوان است. به همین دلیل  این پارادیم

    • راهبرد را حاصل خلاقيت مي‌دانند نه روشهاي فرآيندي.
    • از ارائة دستور العمل مشخصي براي تدوين راهبرد اجتناب مي نمايند.
    •  بيشتر جنبه هنري دارند.
    • آينده نگر، كيفي ، شهودي و ساختار نيافته اند .

مکاتب زیر در این پارادایم قرار دارند

Ng

رويكرد تلفيقي

  • اين مكتب تركيبي از ساير مكاتب است
  • در اين رويكرد انسان ها به صورت دسته جمعي بررسي مي شوند .
  • اين مكتب فرآيند تشكيل استراتژي را به عنوان يكي از تغيير حالت ها توصيف مي كند كه بخش عمده اي از ادبيات تجويزي و مهارت را بر روي ” تغيير استراتژيك ” متمركز مي كند.
  • اين رويكرد تنها شامل يك مكتب است.
  • پيكربندي ( جمع بندي مكاتب فوق )

مقايسه ويژگي هاي پارادايم تجويزي ( پيش تدبيري ) و پارادايم توصيفي ( تجربي – انطباقي)

پس از معرفی خلاصه سه پارادایم استراتژی و رویکردهایی که در هر پارادایم قرار می گیرند به ترتیب هر کدام از  مکاتب به اختصار توضیح داده می شوند

 

۱-مکتب طراحي

مكتب طراحي در ساده ترين شكل خود يك مدل استراتژيك سازي را ارائه ميدهد.

شعار اصلي : تلاقي كفايتها و فرصتهاي يك سازمان در راهبرد اقتصادي آن سازمان است كه موقعيت سازمان را  در محيط كسب و كارش مشخص مي‌كند .

در اين مکتب استراتژي عبارت است از کشف يک طرح کلي و پياده کردن اين طرح در بازار.

نظريه پردازان اين مكتب معتقدند: تنها يك راهبرد با اهداف سازمان بيشترين سازگاري را خواهد داشت و قادر خواهد بود سازمان را هدايت كند

فرآيند مورد نظر در اين مکتب به صورت غير رسمي است .

پيش فرض هاي مكتب طراحي

۱– تشكيل استراتژي بايد فرايند سنجيده تفكر آگاهانه باشد.

۲– مسئوليت كنترل و آگاهي بايد بر عهده مدير عامل باشد

۳– مدل تشكيل استراتژي بايد سا ده و غير رسمي نگه داشته شود.

۴– استراتژي ها بايد از يك نوع باشند: بهترين استراتژي ها از فرايند طراحي فردي نشأت مي گيرند.

۵– فرايند طراحي هنگامي كامل است كه استراتژي ها كاملاً به عنوان دور نما تدوين شده باشند.

۶– تنها پس از تدوين كامل اين استراتژي ها ي منحصر به فرد،صريح و ساده مي توان آنها را اجرا كرد.

 

 

 

۲-مکتب برنامه ريزي

  • تأكيد اصلي در اين مكتب بهره‌گيري از مدلهاي برنامه‌ريزي است و براي تدوين راهبرد كلية عوامل به‌صورت عوامل كمي وارد محاسبه مي‌شوند .
  • شرط اجراي موفقيت آميز راهبرد سازمان مرحله‌بندي آن به زير راهبردهاي جزيي‌تر است .
  • در اين مکتب استراتژي عبارت است از کشف يک طرح و انجام آن به صورت گام به گام و رسمي.

در اين مکتب استراتژي عبارت است از کشف يک طرح و انجام آن به صورت گام به گام و رسمي.

پيش فرضهاي مكتب برنامه ريزي استراتژي

  • استراتژي ها از يك فرايند كنترل شده و آگاهانه برنامه ريزي رسمي نشأ ت مي گيرند كه به مراحل مجزايي تفكيك مي شوند
  • مسئو ليت فرايند كلي برنامه ريزي اصولاً بر عهده مدير عامل مي باشد و مسئوليت اجراي آن عملاً بر عهده برنامه ريزاني ستاد است.
  • استراتژي ها به طور كاملا آشكاري از دل فرايند برنامه ريزي بيرون مي آيند.

۳-مکتب موقعيت يابي

در اين مکتب جايگاه و موضع سازمان بستگي به ساختار بازار دارد.

فرآيند تدوين استراتژي در اين مکتب يک فرآيند عقلايي و تحليلي مي باشد.

این مکتب علاوه بر قبول فرضيات حاكم بر دو مكتب طراحي و برنامه‌ريزي دو اصل زير را نيز در بردارد:

  • تأكيد بر راهبرد است نه بر فرآيند فرمولبندي آن
  • با تأكيد بر محتواي راهبرد زمينة تجويزي رشته مديريت استراتژيك را به طور قابل توجهي مورد بررسي قرار مي دهد.

پیش فرض های مكتب موقعيت يابي

۱- استراتژي ها عبارتند از: موقعيت هاي كلي ، و به بيان دقيق تر مشترك و قابل سناسايي در بازار.

۲- بازار ( زمينه ) اقتصادي و رقابتي است.

۳- فرايند تدوين استراتژي، عبارت است از انتخاب اين موقعيت هاي كلي بر اساس محاسبه تحليلي.

۴- تحليلگران با ارائه نتايج محاسبات خود به مديراني كه بر انتخاب ها رسماً نظارت مي كنند ، نقش مهمي در فرايند تدوين استراتژي ايفا مي كنند.

۵- استراتژي ها از اين فرايند كاملاً توسعه يافته نشأت مي گيرند و دقيقاً تشريح شده به اجرا در مي آيند. در واقع ساختار بازار ، استراتژي هاي سنجيده مبتني بر موقعيت را پيش مي بردو اين استراتژي ها نيز ساختار سازماني را پيش مي برند.

 

 

۴-مکتب کارآفريني

بر خلاف مكتب طراحي اين مكتب نه تنها فرايند تشكيل استراتژي را انحصاراً بر رهبر منفرد متمركز ساخته، بلكه بر ذاتي ترين حالات و فرايندهاي ذهني و رواني ( مثل شهود، تشخيص، عقل، تجربه و بينش ) تأكيد مي كند .

اين امر موجب ارتقاي نگرش به استراتژي به عنوان يك ديدگاه در ارتباط با تصور و مفهوم جهت يعني « دور نما» مي شود .

  • در اين مکتب استراتژي ناشي از موضع فرد کارآفرين است.
  • در واقع درمکتب کارآفريني استراتژي طرحي ذهني  و چشم انداز مدير شرکت مي باشد.
  • در كتاب جنگل استراتژيك ممكن است اين مكتب را با عنوان« فيل سوار » ببينيد.

پيش فرضهاي مكتب كارآفريني

۱- استراتژي به عنوان يك دورنما به ويژه به عنوان مفهوم خط مشي بلند مدت يا دور نماي آينده سازمان در ذهن رهبر نقش مي بندد.

۲- فرايند تشكيل استراتژي در بهترين شكل خود فرايندي نيمه آگاهانه است كه ريشه در تجربه و شهود رهبر دارد.

۳- دورنماي استراتژيك انعطاف پذير است و به آساني تحت تأثير قرار مي گيرد و تغيير داده مي شود. از اين رو استراتژي كارآفرينانه هم سنجيده است ( از لحاظ كليت دورنما) و هم پيش بيني نشده و اضطراري( از لحاظ امكان تغيير در جزئيات)

۴- سازمان نيز انعطاف پذير است. يعني ساختار ساده اي است كه تحت تأثير دستورات رهبر قرار مي گيرد.

۵- استراتژي كارآفرينانه شكل موقعيت را به خود مي گيرد. يعني يك يا چند جايگاه در موقعيت بازار كه از سوي نيروهاي رقابت مستقيم حمايت مي شوند.

ويژگي هاي مكتب كارآفريني

  • مكتب كارآفريني بر مفاهيم نهادي و فرآيندهاي شهودي قضاوتي و تجربي استوار است.
  • مديران اجرايي طراحان و معماران استراتژي در اين مكتب هستند .
  • اين مكتب در محيط هاي پويا قابليت كاربرد دارد.
  • دراين مكتب عامل خلاقيت از اهميت بسزايي برخوردار است.
  • استراتژي در اين مكتب چشم انداز و نگرش سازمان به آينده را منعكس مي كند.
  • مكتب كارآفريني همانند مكتب موقعيت يابي گرايش به رشد اقتصادي دارد.
  • پيروان اين مكتب به نگرش هاي تك كاربردي و انفرادي توجه زيادي دارند.
  • پديده رايج در اين مكتب رهبري است وضامن موفقيت سازمان رهبري آن است.
  • تمركز بيشتر بر فرصت هاي پيش رو است تا تمركز بر مسائل و مشكلات موجود.
  • تمركز اصلي مكتب كارآفريني به تغييرات اجرايي مي باشد.
  • در اين مكتب قدرت در دست رهبران اجرايي است.
  • اتخاذ استراتژي بر مبناي عدم اطمينان از شرايط محيطي توسط مديران قدرتمند است.
  • مكتب كارآفريني نشان دهنده يك بصيرت منحصر به فرد در آينده است.

۵-مکتب شناختي

در اين مكتب تشكيل راهبرد به‌عنوان يك فرآيند ذهني مورد تاکید قرار می گیرد و رويکردي روانشناسانه به استراتژي سازمان  دارد.

تجارب به فكر و فكر نيز به عملكرد متخصصان راهبرد شكل مي‌دهد و آن نيز به نوبة خود تجارب جديدي را مي‌آموزد . اين دو حالت نقش اصلي را در مكتب شناخت ايفا مي‌كنند، به گونه‌اي كه باعث حركت دو بال مي‌شود؛ يعني بال دانش و بال تجربه.

پیش فرض های مكتب شناختي

۱- تدوين استراتژي يك فرايند شناختي است كه در ذهن فرد استراتژيست شكل مي گيرد.

۲- استراتژي به شكل ديدگاه ها (‌ يعني به شكل مفاهيم، نقشه ها، طرح ها و چارچوب ها) ظاهر مي شود كه تعيين مي كنند افراد چگونه از منابع ورودي از محيط استفاده كنند.

۳- استراتژي ها همچون مفاهيم در وهله نخست به دشواري به دست مي آيند، هنگامي كه عملاً به دست مي آيند بسيار كمتر از اندازه بهينه هستند و در صورت ناپايداري ، نتيجتاً تغيير آنها دشوار است.

۴- اين منابع ورودي قبل از رمز برداري شدن توسط نقشه هاي شناختي از همه فيلترهاي تحريف كننده مي گذرند، يا اينكه صرفاً تفاسيري ازجهاني هستند كه تنها بر حسب اينكه چگونه مشاهده مي شوند وجود دارند. به عبارت ديگر ، جهان مشاهده را مي توان به شكل مدل درآورد، چارچوب بندي نمود و آن را بنا نهاد.

ويژگي هاي مكتب شناختي (اداركي)

دراين مكتب استراتژي به عنوان يك نگرش مطرح مي شود.

  • تنظيم استراتژي بر مبناي اين مكتب يك فرايند اقتضايي است.
  • دستيابي به استراتژي به عنوان يك مفهوم تلقي مي شود.
  • راهبرد دراين مكتب نوعي شناخت و تفسير ازجهان تلقي مي شود.

251481721115110220119101147151327818683

۶-مکتب يادگيري

 

نظريه پردازان اين مكتب معتقدند به علت محدود بودن دانش بشري راهبرد سازمان به طور كامل قابل تدوين نيست و راهبردها در عمل و در تعامل با محيط در يك فرآيند يادگيري شكل مي‌گيرند.

از ديدگاه اين مکتب شکل گيري استراتژي نوعي فرآيند نو ظهور مي باشد.

مينزبرگ يکي از  طرفداران اين مکتب مي باشد که بجاي تدوين استراتژي قائل به شکل گيري استراتژي مي باشد.

دراين مكتب استراتژي ها  به‌عنوان الگويي((Pattern از گذشته و برنامه‌اي براي آينده ظاهر مي‌شوند و در نهايت رفتارهاي راهبردي را در شركت تجويز مي‌كنند.

پیش فرض های مكتب يادگيري

  • ماهيت پيچيده و غير قابل پيش بيني محيط سازمان که اغلب با گسترش پايگاه هاي اطلاعات لوازم براي استراتژ ي همراه مي باشد، از کنترل سنجيده و پيش بيني شده جلوگيري مي کند
  • در حالي که رهبر نيز بايد ياد بگيرد و گاهي اوقات بتواند ياد گيرنده اصلي باشد ، اما عموماً اين سيستم جمعي است که ياد مي گيرد
  • استراتژ ي ها به شکل الگو از دل زمان گذشته نشأت مي گيرند، پس از آن شايد به شکل طرح هايي براي زمان آينده ظاهر شوند ودر نهايت دورنماهايي براي هدايت کل رفتار باشند.
  • -اين يادگيري به سبک پيش بيني نشده پيش مي رود و اين بدان معناست که استراتژ ي ها مي توانند در هر نوع  مکان عجيبي و به هر شيوه غير معمولي ظهور پيدا کنند.
  • نقش رهبر مديريت فرآيند يادگيري استراتژ يک است که به موجب آن استراتژ ي هاي جديد مي توانند ظهور يابند

ويژگي هاي مكتب يادگيري

  • در مكتب يادگيري استراتژيست ها را در تمام سازمان مي توان يافت .
  • رويكرد علمي معمولا ً به كارگيري مكتب يادگيري را توصيه مي كنند.
  • مكتب يادگيري به ديدگاه واقع گرايي به جاي تخيل گرايي تاكيد دارد.
  • اين مكتب فرايندي توام با يادگيري عمومي است.
  • فرايند يادگيري مي تواند به صورت فردي و يا جمعي رخ دهد.
  • مكتب يادگيري شكل دهي استراتژي به صورت يك فرايند در حال تكوين است.
  • در مكتب يادگيري مديريت استراتژيك به عنوان مديريت تغيير مطرح نمي شود بلكه به عنوان مديريت به وسيله تغييير مطرح مي گردد.
  • قهرمانان اين مكتب افرادي علاقه مند به آزمون و تجربه هستند.
  • رويكرد يادگيري به نوآوري و خلاقت در فرآيند استراتژي تاكيد مي ورزد.

۷-مکتب قدرت

طرفداران اين مکتب به استراتژي به عنوان يک فرآيند مذاکره نظاره مي کنند و سازمان را صحنه رقابت گروه هاي رقيب مي دانند که طبعا اگر ترکيب قدرت عوض گردد جايگاه شرکت نيز تغيير خواهد کرد

صاحب‌نظران اين مكتب معتقدند كه شكست اكثر راهبردها در فرمولبندي آنها نيست بلكه علت اصلي ناديده گرفتن منافع عمده‌اي از صاحبان قدرت در سازمانهاست چون در اجراي راهبرد منافع يك عده تأمين و منافع عدة ديگري به خطر مي‌افتد و آن عده كه منافعشان به خطر مي‌افتد در مقابل اجراي آن مقاومت مي‌كنند.

بنابراين ارتباطات و مناسبات قدرت در يك سازمان بايد در تدوين راهبرد ديده شود

پیش فرض های  مكتب قدرت

  • قدرت و سياست، فرايند تدوين استراتژي را شكل مي دهند ، خواه فرايندي در داخل سازمان باشد، خواه به شكل رفتار خود سازمان در محيط خارجي اش جلوه كند.
  • ۲- استراتژي هايي كه ممكن است ناشي از چنين فرايندي باشند ناگهاني و پيش بيني نشده هستند و بيشتر شكل موقعيت( (Position يا ترفند به خود مي گيرند تا چشم انداز(Perspective.).
  • ۳- قدرت خرد، استراتژي سازي را تعامل از طريق متقاعد ساي چانه زني و گاهي اوقات مواجهه مستقيم به شكل بازي هاي سياسي در ميان منافع محدود و ائتلاف هاي متغير بدون تسلط براي مدت زماني قابل ملاحظه مي پندارد.
  • ۴- قدرت كلان، سازمان را به عنوان واحدي در نظر مي گيرد كه با كنترل ساير سازمانها يا همكاري با آنها و يا با استفاده از مانور استراتژي هاي جمعي در انواع مختلف شبكه ها و ائتلافها ، رفاه خود را افزايش مي دهد.

۸-مکتب فرهنگي

از ديدگاه اين مکتب شکل گيري استراتژي به مثابه يک فرآيند بوده که ريشه در نيروهاي اجتماعي و فرهنگي دارد.

در اين فرآيند شکل گيري استراتژي حاصل توافق گروهي  و آرمان مشترک سازماني است.

در اين مكتب آن نيروي كليدي كه بر تدوين و اجراي راهبرد سازمان اثر مي‌گذارد نيروي اجتماعي فرهنگ است و بنابراين، اين مكتب نوعي برداشت از مكتب قدرت است.

در واقع، مكتب قدرت عمدتاً نفع شخصي را مورد توجه قرار مي دهد، در حالي كه مكتب فرهنگي منافع عمومي را در نظر مي گيرد.

مكتب قدرت به تأثير سياست داخلي بر پيشبرد تغيير استراتژيك مي پردازد، حال آنكه مكتب فرهنگي عمدتاً به تأثير فرهنگ بر حفظ ثبات استراتژيك يا در واقع گاهي اوقات مخالفت جدي با تغيير استراتژيك مي پردازد

فرضيات مكتب فرهنگي

۱- شكل گيري استراتژي به عنوان يك فرآيند تعامل اجتماعي، بر اساس عقايد و برداشت هاي مشترك اعضاي يك سازمان.

۲- يك فرد از طريق فرايند فرهنگ پذيري يا اجتماعي شدن، اين عقايد را به دست مي آورد. فرآيند فرهنگ پذيري يا اجتماعي شدن عمدتاً ضمني و غير شفاهي است، هر چند گاهي اوقات تلقين رسمي تر آن را تقويت مي كند.

۳- اعضاي يك سازمان مي توانند تنها عقايدي را كه از فرهنگ آنها حمايت مي كند تا اندازه اي شرح دهند، در حالي كه ممكن است منشأ و توضيحات آن عقايد، مبهم باقي بماند.

۴– در نتيجه، مهمتر از هر چيزي، استراتژي شكل چشم انداز(Perspective )را بيش از موقعيت ((Position به خود مي گيرد.

۵– فرهنگ و مخصوصاً ايدئو لوژي، تغيير استراتژيك را به اندازه تداوم استراتژي موجود تشويق نمي كنند، منتها آنها تغييرات وضعيت استراتژي كلي سازمان را پيش مي برند.

۹-ويژگيهاي مكتب محيطي

  • از ديدگاه اين مکتب سازمان ها تابعي از محيط بوده و برمبناي اين مکتب تغييرا ت تحولات محيطي است که شکل گيري استراتژي را امکان پذير مي سازد.
  • استراتژي سازمان در واقع از سوي محيط آن تحميل مي گردد.
  • تمركز مكتب بر عوامل خارجي و محيطي پيرامون است.
  • عوامل محيطي بازيگران اصلي صحنه ساخت استراتژي هستند.
  • تغييرات و تحولات محيطي فرايند شكل گيري استراتژي را تسهيل مي كند.
  • در مكتب محيطي سازمن آن كاري را مي كند كه توسط محيط ديكته مي شود.
  • رهبري يك عنصر گذارا با هدف مطالعه محيط و تضمين انطباق آن با سازمان باشد.

۱۰-مکتب تركيبي

به اعتقاد طرفداران اين مکتب سازمان يک شکل ثابت را از خود نخواهد داشت بلکه متناسب با شرايط داخلي سازمان و شرايط بيروني محيط تغيير مي کند.

دو جنبه عمده اين مکتب شامل وضعيت سازمان و محيط آن و همچنين تدوين استراتژي مي باشد.

فرضيات مكتب تركيبي

۱- سازمان براي مدت زماني قابل تشخيص ، شكل خاصي از ساختار را مي پذيرد . آن هم ساختاري كه با نوع خاصي از بافت كه سبب مي شود تا سازمان به رفتارهاي خاصي دست بزند، مطابقت داشته باشد.آن رفتارهاي خاص نيز زير مجموعه خاصي از استراتژي ها را به وجود مي آورد.

۲- بعضي از فرآيندهاي تغيير و دگرگوني ، دوران ثبات را گاهي اوقات با وقفه مواجه مي سازند.

۳– اين حالات متوالي تركيب بندي و دوران تغيير و دگرگوني ، به مرور زمان خود را طبق ترتيبي كه الگو مي باشد ، در مي آورند، مثلاً چرخه هاي عمر سازماني را تشريح مي كنند.

۴– حفظ ثبات يا لااقل تغيير استراتژيك قابل انطباق اغلب كليد مديريت استراتژيك است، اما شناسايي نياز به تغيير و تحول و توانايي مديريت آن فرايند مختل كننده بدون تخريب سازمان گاهي اوقات كليد مديريت استراتژيك است.

۵- به اين ترتيب، فرايند استراتژي سازي مي تواند فرايند طراحي مفهومي يا برنامه ريزي رسمي، تمركز بر شناخت فردي، اجتماعي شدن گروهي، يا واكنش ساده به نيروهاي محيط باشد.

۶- استراتژي هاي حاصله  به شكل طرح يا الگو، وضعيت يا چشم انداز يا تدابير و ترفندهاي ديگر در مي آيند.

تصویر کلی مكاتب ده گانه

مكتب شناختي يا ادراكي : در ذهن استراتژيست در مركز قرار دارد.

مكتب موقعيت يابي : به گذشته  مي نگرد

مكتب برنامه ريزي : مستقيما به جلو نگاه مي كند

مكتب طراحي : جلوتر به چشم انداز نظر دارد.

مكتب كارآفريني: فراتر و به بينشي منحصر به فرد از آينده نظر دارد.

مكتب يادگيري: به پايين تر تمركز دارند و در جزييات محصور مي شوند

مكتب فرهنگي : به بالا نظر دارند و در ابري از باورها محصور است.

مكتب محيطي: از بيرون به آنچه مي گذرد مي نگرد.

مكتب تركيبي: به فرايند و پيرامون آن مي نگرد.

فرايند تدوين استراتژي در هريك از مكاتب

  • مكتب طراحي : تدوين استراتژي به عنوان يك فرايند مفهومي
  • مكتب برنامه ريزي: تدوين استراتژي به عنوان يك فرايند رسمي
  • مكتب موقعيت يابي : تدوين استراتژي به عنوان يك فرايند تحليلي
  • مكتب كارآفريني : تدوين استراتژي به عنوان يك فرايند تخيلي و بينشي
  • مكتب شناختي : تدوين استراتژي به عنوان يك فرايند ذهني و فكري
  • مكتب يادگيري : تدوين استراتژي به عنوان يك فرايند نوظهور
  • مكتب قدرت گرايي :استراتژي به عنوان يك فرايند مذاكره
  • مكتب فرهنگي : تدوين استراتژي به عنوان يك فرايند جمعي
  • مكتب محيطي : تدوين استراتژي به عنوان يك فرايند واكنشي
  • مكتب تركيب بندي : تدوين استراتژي به عنوان يك فرايند تحول و دگرگوني
مطالب مرتبط
  • معرفی کتاب الگوی جامع رقابت پذیری جهانی
  • استراتژی اقیانوس آبی
  • استراتژی وظیفه ای
  • استراتژی های اصلی در سطح شرکت
  • استراتژیهای ثبات

دیدگاهتان را بنویسید

برای صرف‌نظر کردن از پاسخ‌گویی اینجا را کلیک کنید.
@

ماموریت ما


اشتراک گذاری دانش و مهارت های توانمندساز مدیریتی به اشخاص و کسب و کارها برای توسعه توانایی های خود مدیریتی و مدیریت مناسب کسب و کارهایشان در جهت دستیابی به آرمان ها و هدف های ارزشمند

چشم انداز


چشم انداز ما تبدیل شدن به یکی از مراکز برتر ارایه کننده خدمات توانمندساز مدیریت فردی و کسب و کار تا سال 1400

ارزش های محوری


صداقت ، مسولیت پذیری ، مفید بودن برای مردم و جامعه ، تعهد به موفقیت کاربران
  • صفحه اصلی
  • فیلم ها
  • سوالات متداول
  • درباره ما
  • تماس با ما
تمامی حقوق محفوظ است.
طراحی و بهینه سازی توسط:گروپ دیزاین